نمایش استاد- قسمت 3(تكرار)
طاهره صفارزاده كه مشغول تدریس در دانشگاه است، ناخواسته درگیر مسائل و مشكلات یكی از دانشجویانش به نام شیرین احمدی می شود . شیرین مدتی است پدرش را از دست داده و عمویش كه سرهنگ شهربانی است به شدت مخالف ازدواج شیرین با نامزدش امیر است . در حالیكه امیر مخفیانه به مخالفین سلطنت پیوسته و از طاهره هم می خواهد تا به آنان بپیوندد اما طاهره حاضر نیست به عضویت گروهی درآید كه اعتقادات چندانی به مذهب ندارند. از سوی دیگر با تاسیس حزب رستاخیز از طاهره خواسته شده تا عضو این حزب شود ولی خانم صفارزاده به لطایف الحیل از این كار سرباز میزند . در قسمت قبل شخصیت های نمایش رو وقتی ترك كردیم كه سرهنگ به شیرین و مادرش ماهرخ اطلاع داد كه قصد داره شیرین رو برای ادامه تحصیل به خارج از كشور بفرسته