نمایش زنهار از قرین بد- قسمت 3(تكرار)
مصلح الدین ابومحمد، سعدی شیرازی در شهر طرابلس به عنوان برده مشغول لگد كردن گل هست كه تاجری اهل حلب، به نام ابن وهاب اون رو خریداری كرده و در شهر خودش، حلب به دامادی انتخاب می كنه. اما دختر ابن وهاب، رباب از همان ابتدا بنای ناسازگاری میذاره. اون كه تحت تأثیر حرف های دوستش، حمیراست قصد داره با ترش رویی و بداخلاقی مصلح الدین رو آزار و اذیت بده. در ادامه دو جوان مردم آزار، یعنی خالد و حمود هم مصلح الدین رو به سنگ می بندند. ابن وهاب كه از این اتفاق سخت ناراحته، از مصلح الدین می خواد با زبان شمشیر جواب همه رو بده. كاری كه انجامش برای مصلح الدین شاعر و عاشق پیشه سخت و غیر ممكنه.....