نمایش گرگ و میش- قسمت 3
در ابتدا مظنونین دو نفرند. یكی معلم روستا، كه انگیزه ای قوی برای كشتن مرد بد نام داشت و دیگری خاله مهتاب پیرزنی كه خدنگ را مسبب معتاد شدن پسرش می دانست. همان شب، زمانی كه سروان تابان احد را برای انجام دادن كاری به روستا می فرستد تلفنش زنگ می خورد، همسرش ماهور است، همزمان كسی بر در می كوبد و جواب سروان تابان را نمی دهد و سروان با فردی در میان تاریكی روبرو می شود اما به حادثه ای از هوش می رود و از تعقیب باز می ماند. پس از به هوش آمدن با نشانه هایی كه به یادش می آید ظنی قوی نسبت به این موضوع پیدا می كند كه شاید قاتل یك زن باشد تابان طی تماس تلفنی از همسر خدنگ پیراسته كه در تهران ساكن است دعوت می كند تا برای پاره ای توضیحات به واتاش بیاید. مژگان ملاح می رسد و پرده از رازهای بسیار بر می دارد این كه او در همه سالهای زندگی اش نه همسر بلكه زندانی همسرش بوده است .