نمایش شكوه قلم- قسمت 5
مهتاج و طبیب همانجا در می یابند كه امیر تومان و همراهانش در راه به مردی جوان با شكلی غریب برخورده اند كه نامی غریب دارد و به شدت ایجاد ظن می كند. آنگاه كه نامش را نیما می خوانند طبیب و مهتاج گواهی می دهند كه آن مرد شاعری بی آزار است كه می بایستی فی الفور آزادش كرد، سپس مهتاج از امیر تومان اجازه می گیرد تا با شاعر جوان دیدار كند. نیما از آرمان هایش می گوید و در می یابد كه مهتاج محكوم به تبعید در بلادی دور شده است...