نمایش امین كاروان- قسمت 10(تكرار)
در ایام جوانی پیامبر اسلام، دو مرد یهودی نامهای اسحاق و شعیب از قبیله بنی قریظه داخل شهر مكه می شوند تا درباره پیامبر اكرم (ص) پرس و جو كنند و مطمئن شوند كه آن حضرت، همان پیامبری است كه در تورات و انجیل به مبعوث شدنش اشاره شده. هنوز كار آنها به اتمام نرسیده كه پیامبر (ص) به عنوان كاروان سالار كاروان تجارتی خدیجه عازم شام میشود. این دو مرد یهودی هم همراه كاروان راهی می شوند. آنها در بین راه ضمن دیدن كرامات آن حضرت، از زبان همسفرشان، یعنی ابوزید با گذشته آن حضرت هم آشنا می شوند و بر آنها اثبات میشود، پیامبر اسلام، همان كسی است كه در تورات و انجیل نامش آمده. بالاخره این سفر تجاری پس از كش و قوس های زیاد به پایان میرسد و كاروان بعد از چهار ماه به شهر مكه برمی گردد. اما این پایان داستان نیست، چرا كه خدیجه به عنوان ثروتمند ترین زن عرب خودش شخصاً از محمدبن عبدالله خواستگاری می كند، كاری كه برای مردم شهر به خصوص برخی از زنان شهر جای تعجب فراوان دارد. وقتی آنها مخالفت هم می كنند.