نمایش زنهار از قرین بد- قسمت 5(تكرار)
مصلح الدین ابومحمد، سعدی شیرازی كه در شهر طرابس اسیر شده و به كار گل لگد كردن مشغوله، توسط ابن وهاب آزاد شده و داماد این تاجر بزرگ در شهر حلب می شه. اما از همان ابتدا روزگار روی خوش به مصلح الدین نشان نمیده و همسرش، رباب با اون بد رفتاری می كنه. تحمل این وضعیت برای مصلح الدین سخت هست و رباب كه تحت تأثیر حرف های دوستش، حمیرا قرار گرفته هر روز بر میزان اذیت و آزارش اضافه می كنه. از دست كسی كاری ساخته نیست و روز به روز به بداخلاقی و بد دهانی رباب افزوده می شه. مصلح الدین درمانده است. نمی دونه چیكار كنه تا این كه ابواحمد، یكی از تجار نام آشنای شهر حلب به اون پیشنهاد میده شبانه همراه كاروانی به سوی حجاز راهی بشه تا از این وضعیت نجات پیدا كنه. ولی مصلح الدین در تردید به سر می بره و نمی دونه چیكار كنه....