نمایش باد، خاك، دریا- قسمت 2
بهمنیار كه بچۀ اولش غلام عقبافتاده است، برای زایمان بچۀ دومش، همسرش ماهبانو را در یك بیمارستان خصوصی بستری میكند. او برای ترخیص همسرش می بایست مبلغ بیست و پنج هزار تومان پرداخت نماید. بهمنیار برای تهیۀ آن مبلغ به روستای پدریاش در كویر میرود تا قطعه زمینی را كه دارد، بفروشد و مخارج بیمارستان را پرداخت نماید. خواهرش گلنسا كمكی نمیتواند به او بكند و زمینش نیز مشتری ندارد. بهمنیار برای خواهرزادهاش شنبه یك صدف دریایی سوغات میبرد اما اهالی روستا، آن صدف را شوم میپندارند. از طرف دیگر همیشه میان گلنسا و براتعلی زمیندار بر سر آب زمین نزاع و درگیری است و در بین یكی از همین مجادلات، امراللّه پسر براتعلی، صدف را از دست شنبه میقاپد...