نمایش سیبیل- قسمت 1(تكرار)
عباس پسرك 14 ساله كه همیشه در رویای مرد شدن همچون پدرش قدرت، خود را می پندارد، یكروز ناگهان با صدای مادرش عشرت به قصد خریدن نان سنگك از خواب برخاسته، عازم می شود. دربین راه با دیدن دوستش اكبر ماجرای دزدی دخل مغازه بقالی در محله دیگری توسط مصطفی، شیرین خورده خاله اش رعنا، مطلع می شود، عباس در ازای فاش نكردن این خبر در محله توسط اكبر كه موجب رسوایی مصطفی و ناراحت شدن شدید پدرش آقا قدرت معتمد و سرشناس محله خواهد شد، بناچار تیله های خود را به او به عنوان حق السكوت می دهد. عباس در مسیر با پدرش مواجه می شود، قدرت خبر آمدن خانجون مادرش را به عباس می دهد. و خود به سمت قهوه خانه حشمت رهسپار می گردد و....