نمایش اسفار- قسمت 11
سید حسن به همراه دسته ای از لوطیان و نوچه های صفدر راهی كوچه و بازار نجف شده تا بلكه بتوانند ردی از علی اكبر كه به نظر می رسید مظنون اصلی گم شدن یا نا پدید شدن اوراق محرمانه باشد، بیابند. آنگونه كه پیش رفت لوطیان چند دسته درست كردند و هركدام راهی راهی شدند تا نشانی پیدا كنند. در این میان سید حسن به همراه صفدر پشت بند ایشان راه افتاده بود توی كوچه ها كه خبر رسید رد علی اكبر را گرفته اند. سپس پیك آمد و گفت رد محمود را هم یافته اند و انگار هردو اینها دارند به سمت قبرستان وادی السلام می روند. پشت بندش خبر آمد یك ژیگولو هم توی قبرسان هست كه انگار بی ربط به ماجرا نیست. بعد پیك رسید و پیغام داد كه پنداری بازی عوض شده؛ در تمام مدت علی اكبر پی محمود و آن طرف عثمانی بوده. سرآخر ورق برگشته بود و این علی اكبر بود كه تیز تر از همه ماجرا را فمیده بود و با اسلحه ای كه از سیدحسن به امانت گرفته بود، رفت و سروقت محمود و جاسوس عثمانی رسید.