نمایش یك، دو، سه ..... شروع- قسمت 7
پرویز كه گمان میكنه نقوی حاضر به معامله با او نیست تصمیم می گیره تا پای داماد كوچك نقوی یعنی نادر رو به ماجرا بكشه و از او می خواد تا واسطه خرید مدال ها باشه. نادر خوشحال از درخواست پرویز در رویای سودی فراوان از این داد و ستد است و به سراغ نقوی میرود، در حالیكه همسرش سیما نگران كارهای پنهانی نادر است و در این باره با برادرش سعید حرف میزند و سعید قول میدهد تا سر از كار نادر در بیاورد، از سوی دیگر پرویز خان از ماهگل می خواهد تا پس از ازدواج با آرش، چشم و گوش پدربزرگش در خانه نقوی باشد