نمایش رسم شیدایی- قسمت 5
محمود آقا برای كمك به آسید مصطفی نزد او رفته و آسید مصطفی از او میخواهد كه اگر حرفی هست به او بگوید. محمود آقا نیز عشق خودش را به پروانه ابراز میدارد. آسید مصطفی به او میگوید كه حاضر است بعنوان بزرگتر خانواده پا پیش گذاشته و پروانه را برای او خواستگاری كند. از سویی آسید مصطفی نیز به مهلقاء میگوید كه محمود آقا نوۀ حاج اصغر پینهدوز خواستگار نوۀشان است ولی او نمیداند كه پروانه نوۀ آنهاست؛ در واقع به گفتۀ مهلقاء یك قصۀ جدید برای پردهخوانی آسید مصطفی است. از طرفی زهرا خانوم به مسعود ـ پسر حاج صادق ـ میگوید كه دختر واقعی اكبر آقا نیست و پرورشگاهی است. مسعود كه این جریان را میداند به زهرا اطمینان خاطر میدهد كه این موضوع را از قبل میداند. حاج صادق نیز این موضوع را با آسید مصطفی مطرح میكند و آسید مصطفی از اینكه چرا اكبر آقا تابحال این جریان را به او نگفته است دلخور شده و به حاج صادق میگوید كه شاید گرۀ كار همینجاست!! حاج صادق نیز برای آنكه وصلت پسرش مسعود با زهرا سر بگیرد نذر كرده است و آسید مصطفی به او اطمینان میدهد كه حتماً وصلت آنها انجام خواهد شد.