نمایش روزی كه بركت آمد- قسمت 5
در میان بحث و مجادله خانوادگی بر سر ارثیه انیس جان، مادر بزرگ به طرفداری از نوه های جوانش بركت و شاهین، صحبت كرد و به جای اجازه فروش كلی و وسوسه بر انگیز زمین های اباء و اجدادی، مجوز ساخت مجتمع گردشگری و كارگاه بزرگ ساخت قطعه صنعتی رو به نوه های كوشا و كاری خودش داد. بچه ها موفق به گرفتن وام دولتی نشدن و آقا روشن و ولی خان در راه پیشرفت اونا با یار كشی در خانواده و كارشكنی موفق به ناراحت كردن جوانترها شدند. اونا اول با طرح خواستگاری بركت سعی كردند تا ماجرا رو به نفع خودشون بر گردونند كه با مخالفت كیانوش پسر عموی بركت با این وصلت همه نقشه هاشون بر آب شد و علاوه بر اون مهندس علی غنوی با پیشنهاد شراكت پدرش با پروژه گردشگری بركت همه رو غافلگیر كرد. شاهین هم علیرغم سنگ پرانی های پدر و شوهر خاله اش كه پدرهمسرش یلدا رو بر علیه او می شوروندن موفق به ساخت قطعه صنعتی مورد نظرش برای قایق های ساحلی شد شكست سنگین آقا ولی و آقا روشن آتش انتقام رو شعله ور كرد اما هیچكس از اتفاقات بعدی خبر نداره