انبار كتاب های جادویی: جزیره گنج
كیان وبهرام وسانازواردداستان جزیره گنج میشوندوبعدازمعرفی كتاب و نویسنده ی آن بن گان پیرآنها را اسیركرده و نزدكاپیتان فلینت كه زن است میبرد.جیمی كه مردی جوان است همراه جان سیلور وطوطی كه جاسوس فلینت است و البته دكتر برای یافتن گنج كاپیتان فلینت مخفیانه وارد جزیره شده اند.كاپیتان فلینت بعدازملاقات باخانواده كیان آنهارااستخدام می كندتا مامور مراقبت از بن گان باشندچراكه او دچار فراموشی شده و نمی داند گنج كاپیتان را كجا مخفی كرده .بن میان جنگل دارو دسته ی جیمی راملاقات میكند. به واسطه ی بهرام همه متوجه می شوند محل گنج كجاست پس همه به غار دریایی كه گنج در آن مخفی است می روندو در پایان صندوق گنج را می یابند كه رسیدی درون آن است و متوجه می شوند كه بن گان تمام گنج را به یك خیریه بخشیده است..