انبار كتاب های جادویی: فرانكنشتاین
كیان وبهرام وسانازبعدازتوضیح و معرفی ماجرای كتاب و نویسنده ی آن وارد سفینه ی نوسترومو می شوند.در آنجا افراد كتاب به خدمه ی سفینه تبدیل شده اند.در بدو ورودشان فلیكس آنهارااسیر میكندو نزدمامابزرگ كه فرمانده سفینه است می برد. كیان و همراهانش به او و دكتر ویكتور فرنكنشتاین كه كاپیتان سفینه است هشدار می دهند كه سفینه از سوی هیولای فرنكنشتاین در خطر است. به خاطر اتفاقاتی كه در سفینه می افتد و ورود غیر معمول خانواده كیان فلیكس و آگاتا و مری به آنها مشكوك می شوند و آنها را اسیر می كنند .در پایان معلوم می شود هیولا دست پرورده ی ویكتور بوده كه رها شده و اتفاقات به خاطر حضور هیولا كه قابلیت نامرئی شدن دارد و با مامابزرگ ارتباط گرفته می باشد و مامابزرگ به همه نشان میدهد هیولا موجود خوبیست و ....