نمایش دیدار در وقت اضافه- قسمت 3
ماجرا از دانشكده علوم اجتماعی در یكی از روزهای پاییز 58 شروع شد. پرویز كه یكی از افراد رده بالای گروهكی كمونیستی بود فهمید كه حضور سید كاظم كاظمی در دانشكده علوم اجتماعی مانعی جدی سر راه نفوذ كمونیست هاست. پس از یوسف خواست تا به سید كاظم نزدیك بشه و تشكیلات رو از كارهای وی با خبر كنه. رفاقت یوسف با كاظم باعث شد تا بعد از مدتها یوسف به مراسم مذهبی بره. رویا كه به برادرش قول داده بود در پخش اعلامیه ها بهش كمك كنه، اعلامیه ها رو با خودش به مدرسه برد و دوست صمیمی اش یعنی افسانه متوجه شد. از طرف دیگر بهرام به دستور تشكیلات جوری رفتار كرد كه خواهر یوسف یعنی رویا دلبسته او بشه و به پیشنهاد پرویز قرار شد تا یك جمعه با رویا به كوه بره. در این میان سید كاظم كاظمی و دوستانش تمام سعی اشون رو می كنن تا جلوی دسیسه های گروهك ها در دانشكده رو بگیرن و یكی از اعضای انجمن اسلامی درباره یوسف به سید كاظم هشدار میده....