پخش زنده و آرشیو رادیو
فهرست برنامه‌ها در این بخش زمانی

نمایش كاترین هوارد- قسمت 1

وقایع نمایشنامه در سال 1542م در لندن اتفاق می‌افتد. هنری هشتم پادشاه انگلیس بعد از اتمام جلسه‌ای طولانی دربارۀ جنگ قریب‌الوقوع انگلیس و اسكاتلند، ناگهان با یكی از رجال عالی‌رتبه و رازدار خود به نام اتلوود خلوت می‌كند و ناگهان از عشقش به دختری كه اخیرا او را دیده صحبت می‌كند. این دوشیزۀ جوان كاترین هوارد است كه با دایه‌اش كنه‌دی در ساحل رودخانۀ تامیز زندگی می‌كند. اتلوود بعد از شنیدن این خبر، به‌ سرعت به منزل فلمینگ كیمیاگر دربار می‌رود و از او دارویی درخواست می‌كند كه چند ساعتی شخص زنده‌ای را به حالت مرده درآورد. از این رو پس از دریافت این دارو به كلبۀ كاترین رفته و در حین صحبت به‌صورت مخفیانه در نوشیدنی دختر دارو ریخته و از آنجا می‌گریزد. خبر مرگ كاترین منتشر می‌شود و مدتی بعد ناگهان در شبی هنری و ملازمانش به عمارت اتلوود می‌آیند و پادشاه از اتلوود می‌خواهد كه با خواهرش به نام مارگریت ازدواج كند اما اتلوود درخواست شاه را رد نموده و به‌ سرعت از تمام درجات و افتخاراتش عزل می‌شود و از این رو اتلوود در این زمان تصمیم می‌گیرد كه خود را با همان دارویی كه سابقا به كاترین داده بود به مردن بزند. با مرگ موقت اتلوود، كاترین نقابی روی صورت بسته و به سوی دربار هنری می‌رود و خود را به پادشاه معرفی می‌كند و دیری نمی‌گذرد كه كاترین با هنری ازدواج نموده و ملكۀ انگلیس می‌شود. هنوز مدتی از این ازدواج سپری نشده كه اتلوود به‌ صورت ناشناس و به‌ طرق مختلف به سراغ كاترین می‌رود و خیانت و پیمان‌ شكنی او را به یادش می‌آورد در صورتی‌كه كاترین هیچ‌ وقت جواب مثبت به خواستگاری او نداده بود. همین امر باعث می‌شود كه پادشاه انگلیس از این مسئله خبردار شده و به این نتیجه برسد كه همسرش دارای سرّ و رازی نامشروع است. هنری این خبر را به مقامات دربار و مجلس گزارش می‌دهد. كاترین در دادگاه به خیانت و اعدام محكوم می‌شود. كاترین به زندان منتقل می‌شود و پس از قطع امید از همه كس، اعترافات خود را نزد كشیش اقرار می‌كند. زمان موعود فرا می‌رسد. كاترین به محل اعدام برده می‌شود و در سیل جمعیت سرش از تنش جدا می‌شود. جلاد وی كسی جز اتلوود نیست كه بعد از اجرای حكم، ماسك را از صورتش برمی‌دارد و هویت خود را افشا می‌كند....

تهیه كننده: فرشاد آذرنیا كارگردان: محمد پورحسن هنرمندان: نازنین مهیمنی، علی میلانی نویسنده: محمد پورحسن