كریم مُلقّب به كریم¬شیره¬ای دلقکِ خاصّه و موردِ عنایتِ ناصرالدین¬شاه بود. او فارغ از حقارتِ جُثّه و پَستیِ شغلْ یك انسان بود. تنها دلقكی كه با شجاعتِ كامل در مقابلِ درباریانِ با نفوذ، كه هر یك اختیارِ جان و مالِ صدها نفر را در كفِ بی¬كفایتِ خویش داشتند می¬ایستاد و با سخنانِ نیشدار و بامَزّه¬ خود به ظاهر باعثِ شادیِ ناصرالدین¬شاه می¬شد، اما در واقع فساد و پوچیِ دستگاهِ حكومتی وِی را به چالش می¬كشید...
دوشاب الملك- قسمت 15(تكرار)
از ساعت به مدت
دوشاب الملك- قسمت 15(تكرار)
-
07
فروردین 1403
-
06
فروردین 1403
كریم مُلقّب به كریم¬شیره¬ای دلقکِ خاصّه و موردِ عنایتِ ناصرالدین¬شاه بود. او فارغ از حقارتِ جُثّه و پَستیِ شغلْ یك انسان بود. تنها دلقكی كه با شجاعتِ كامل در مقابلِ درباریانِ با نفوذ، كه هر یك اختیارِ جان و مالِ صدها نفر را در كفِ بی¬كفایتِ خویش داشتند می¬ایستاد و با سخنانِ نیشدار و بامَزّه¬ خود به ظاهر باعثِ شادیِ ناصرالدین¬شاه می¬شد، اما در واقع فساد و پوچیِ دستگاهِ حكومتی وِی را به چالش می¬كشید...
-
05
فروردین 1403
كریم مُلقّب به كریم¬شیره¬ای دلقکِ خاصّه و موردِ عنایتِ ناصرالدین¬شاه بود. او فارغ از حقارتِ جُثّه و پَستیِ شغلْ یك انسان بود. تنها دلقكی كه با شجاعتِ كامل در مقابلِ درباریانِ با نفوذ، كه هر یك اختیارِ جان و مالِ صدها نفر را در كفِ بی¬كفایتِ خویش داشتند می¬ایستاد و با سخنانِ نیشدار و بامَزّه¬ خود به ظاهر باعثِ شادیِ ناصرالدین¬شاه می¬شد، اما در واقع فساد و پوچیِ دستگاهِ حكومتی وِی را به چالش می¬كشید...
-
04
فروردین 1403
كریم مُلقّب به كریم¬شیره¬ای دلقکِ خاصّه و موردِ عنایتِ ناصرالدین¬شاه بود. او فارغ از حقارتِ جُثّه و پَستیِ شغلْ یك انسان بود. تنها دلقكی كه با شجاعتِ كامل در مقابلِ درباریانِ با نفوذ، كه هر یك اختیارِ جان و مالِ صدها نفر را در كفِ بی¬كفایتِ خویش داشتند می¬ایستاد و با سخنانِ نیشدار و بامَزّه¬ خود به ظاهر باعثِ شادیِ ناصرالدین¬شاه می¬شد، اما در واقع فساد و پوچیِ دستگاهِ حكومتی وِی را به چالش می¬كشید...
-
03
فروردین 1403
كریم مُلقّب به كریم¬شیره¬ای دلقکِ خاصّه و موردِ عنایتِ ناصرالدین¬شاه بود. او فارغ از حقارتِ جُثّه و پَستیِ شغلْ یك انسان بود. تنها دلقكی كه با شجاعتِ كامل در مقابلِ درباریانِ با نفوذ، كه هر یك اختیارِ جان و مالِ صدها نفر را در كفِ بی¬كفایتِ خویش داشتند می¬ایستاد و با سخنانِ نیشدار و بامَزّه¬ خود به ظاهر باعثِ شادیِ ناصرالدین¬شاه می¬شد، اما در واقع فساد و پوچیِ دستگاهِ حكومتی وِی را به چالش می¬كشید...
-
02
فروردین 1403
كریم مُلقّب به كریم¬شیره¬ای دلقکِ خاصّه و موردِ عنایتِ ناصرالدین¬شاه بود. او فارغ از حقارتِ جُثّه و پَستیِ شغلْ یك انسان بود. تنها دلقكی كه با شجاعتِ كامل در مقابلِ درباریانِ با نفوذ، كه هر یك اختیارِ جان و مالِ صدها نفر را در كفِ بی¬كفایتِ خویش داشتند می¬ایستاد و با سخنانِ نیشدار و بامَزّه¬ خود به ظاهر باعثِ شادیِ ناصرالدین¬شاه می¬شد، اما در واقع فساد و پوچیِ دستگاهِ حكومتی وِی را به چالش می¬كشید...
-
01
فروردین 1403
كریم مُلقّب به كریم¬شیره¬ای دلقکِ خاصّه و موردِ عنایتِ ناصرالدین¬شاه بود. او فارغ از حقارتِ جُثّه و پَستیِ شغلْ یك انسان بود. تنها دلقكی كه با شجاعتِ كامل در مقابلِ درباریانِ با نفوذ، كه هر یك اختیارِ جان و مالِ صدها نفر را در كفِ بی¬كفایتِ خویش داشتند می¬ایستاد و با سخنانِ نیشدار و بامَزّه¬ خود به ظاهر باعثِ شادیِ ناصرالدین¬شاه می¬شد، اما در واقع فساد و پوچیِ دستگاهِ حكومتی وِی را به چالش می¬كشید...
-
29
اسفند 1402
كریم مُلقّب به كریم¬شیره¬ای دلقکِ خاصّه و موردِ عنایتِ ناصرالدین¬شاه بود. او فارغ از حقارتِ جُثّه و پَستیِ شغلْ یك انسان بود. تنها دلقكی كه با شجاعتِ كامل در مقابلِ درباریانِ با نفوذ، كه هر یك اختیارِ جان و مالِ صدها نفر را در كفِ بی¬كفایتِ خویش داشتند می¬ایستاد و با سخنانِ نیشدار و بامَزّه¬ خود به ظاهر باعثِ شادیِ ناصرالدین¬شاه می¬شد، اما در واقع فساد و پوچیِ دستگاهِ حكومتی وِی را به چالش می¬كشید...
-
28
اسفند 1402
كریم مُلقّب به كریم¬شیره¬ای دلقکِ خاصّه و موردِ عنایتِ ناصرالدین¬شاه بود. او فارغ از حقارتِ جُثّه و پَستیِ شغلْ یك انسان بود. تنها دلقكی كه با شجاعتِ كامل در مقابلِ درباریانِ با نفوذ، كه هر یك اختیارِ جان و مالِ صدها نفر را در كفِ بی¬كفایتِ خویش داشتند می¬ایستاد و با سخنانِ نیشدار و بامَزّه¬ خود به ظاهر باعثِ شادیِ ناصرالدین¬شاه می¬شد، اما در واقع فساد و پوچیِ دستگاهِ حكومتی وِی را به چالش می¬كشید...
-
27
اسفند 1402
كریم مُلقّب به كریم¬شیره¬ای دلقکِ خاصّه و موردِ عنایتِ ناصرالدین¬شاه بود. او فارغ از حقارتِ جُثّه و پَستیِ شغلْ یك انسان بود. تنها دلقكی كه با شجاعتِ كامل در مقابلِ درباریانِ با نفوذ، كه هر یك اختیارِ جان و مالِ صدها نفر را در كفِ بی¬كفایتِ خویش داشتند می¬ایستاد و با سخنانِ نیشدار و بامَزّه¬ خود به ظاهر باعثِ شادیِ ناصرالدین¬شاه می¬شد، اما در واقع فساد و پوچیِ دستگاهِ حكومتی وِی را به چالش می¬كشید...
-
26
اسفند 1402
كریم مُلقّب به كریم¬شیره¬ای دلقکِ خاصّه و موردِ عنایتِ ناصرالدین¬شاه بود. او فارغ از حقارتِ جُثّه و پَستیِ شغلْ یك انسان بود. تنها دلقكی كه با شجاعتِ كامل در مقابلِ درباریانِ با نفوذ، كه هر یك اختیارِ جان و مالِ صدها نفر را در كفِ بی¬كفایتِ خویش داشتند می¬ایستاد و با سخنانِ نیشدار و بامَزّه¬ خود به ظاهر باعثِ شادیِ ناصرالدین¬شاه می¬شد، اما در واقع فساد و پوچیِ دستگاهِ حكومتی وِی را به چالش می¬كشید...
-
25
اسفند 1402
كریم مُلقّب به كریم¬شیره¬ای دلقکِ خاصّه و موردِ عنایتِ ناصرالدین¬شاه بود. او فارغ از حقارتِ جُثّه و پَستیِ شغلْ یك انسان بود. تنها دلقكی كه با شجاعتِ كامل در مقابلِ درباریانِ با نفوذ، كه هر یك اختیارِ جان و مالِ صدها نفر را در كفِ بی¬كفایتِ خویش داشتند می¬ایستاد و با سخنانِ نیشدار و بامَزّه¬ خود به ظاهر باعثِ شادیِ ناصرالدین¬شاه می¬شد، اما در واقع فساد و پوچیِ دستگاهِ حكومتی وِی را به چالش می¬كشید...
-
24
اسفند 1402
كریم مُلقّب به كریم¬شیره¬ای دلقکِ خاصّه و موردِ عنایتِ ناصرالدین¬شاه بود. او فارغ از حقارتِ جُثّه و پَستیِ شغلْ یك انسان بود. تنها دلقكی كه با شجاعتِ كامل در مقابلِ درباریانِ با نفوذ، كه هر یك اختیارِ جان و مالِ صدها نفر را در كفِ بی¬كفایتِ خویش داشتند می¬ایستاد و با سخنانِ نیشدار و بامَزّه¬ خود به ظاهر باعثِ شادیِ ناصرالدین¬شاه می¬شد، اما در واقع فساد و پوچیِ دستگاهِ حكومتی وِی را به چالش می¬كشید...
-
23
اسفند 1402
كریم مُلقّب به كریم¬شیره¬ای دلقکِ خاصّه و موردِ عنایتِ ناصرالدین¬شاه بود. او فارغ از حقارتِ جُثّه و پَستیِ شغلْ یك انسان بود. تنها دلقكی كه با شجاعتِ كامل در مقابلِ درباریانِ با نفوذ، كه هر یك اختیارِ جان و مالِ صدها نفر را در كفِ بی¬كفایتِ خویش داشتند می¬ایستاد و با سخنانِ نیشدار و بامَزّه¬ خود به ظاهر باعثِ شادیِ ناصرالدین¬شاه می¬شد، اما در واقع فساد و پوچیِ دستگاهِ حكومتی وِی را به چالش می¬كشید...
-
22
اسفند 1402
كریم مُلقّب به كریم¬شیره¬ای دلقکِ خاصّه و موردِ عنایتِ ناصرالدین¬شاه بود. او فارغ از حقارتِ جُثّه و پَستیِ شغلْ یك انسان بود. تنها دلقكی كه با شجاعتِ كامل در مقابلِ درباریانِ با نفوذ، كه هر یك اختیارِ جان و مالِ صدها نفر را در كفِ بی¬كفایتِ خویش داشتند می¬ایستاد و با سخنانِ نیشدار و بامَزّه¬ خود به ظاهر باعثِ شادیِ ناصرالدین¬شاه می¬شد، اما در واقع فساد و پوچیِ دستگاهِ حكومتی وِی را به چالش می¬كشید...


