افشین نیروی موساد جهت انجام عملیات تروریستی به ایران آمده و برای انتقام از تروریسم به روش خودشان دست به عملیات میزند او كه پس از عملیات اهواز متوجه واقعیت تروریسم شده دچار تردید در باورهایش میشود از طرفی دختر عمه اش نیلوفر كه عضو نیروهای اطلاعاتی ایران است او را شناخته و سعی میكند به او كمك كند كه از این وضعیت نجات پیدا كند. نیلوفر در جریان این اتفاقات به این باور میرسد كه افرادی مانند افشین، سودا و كودك افغانی كه توسط طالبان آزار دیده همگی قربانیان تروریسم هستند

افشین نیروی موساد جهت انجام عملیات تروریستی به ایران آمده و برای انتقام از تروریسم به روش خودشان دست به عملیات میزند او كه پس از عملیات اهواز متوجه واقعیت تروریسم شده دچار تردید در باورهایش میشود از طرفی دختر عمه اش نیلوفر كه عضو نیروهای اطلاعاتی ایران است او را شناخته و سعی میكند به او كمك كند كه از این وضعیت نجات پیدا كند. نیلوفر در جریان این اتفاقات به این باور میرسد كه افرادی مانند افشین، سودا و كودك افغانی كه توسط طالبان آزار دیده همگی قربانیان تروریسم هستند

افشین نیروی جایگزین نوید توسط موساد در ایران شروع به عملیات تروریستی بر علیه حكومت ایران كه فكر میكرده حامی تروریستها هستند میكند در همین زمان با نیلوفر دختر عمه خود كه جز نیروهای اطلاعاتی ایران است روبرو میشود افشین در جریان عملیات تروریستی اهواز كه با سلاحهای قاچاق او انجام میشود و عده زیادی افراد بیگناه از بین میروند دچار تردید در باورهای خود شده و از لحاظ روحی به شدت بهم میریزد. نیلوفر كه شاهد پریشانی حالش میشود با حمزه موضوع را در میان گذاشته و حمزه به او میگوید كه هدف اصلی افشین از برگشتش به ایران چه بوده و چه اقداماتی كرده است....

افشین كه به عنوان نیروی جایگزین وارد ایران شده جهت ایجاد جو روانی و انجام عملیات تروریستی وارد هتل اسپیناس میشود او كه خود در كودكی شاهد قتل پدر و مادرش توسط تروریست ها بوده و از كودكی آموزش های تروریستی را دیده همیشه بدنبال مقابله با تروریسم و حامیان آنها به روش خودشان یعنی ترور میباشد. او به كمك قاچاقچیان اقدام به وارد كردن اسلحه میكند و از طرفی با ایجاد جو متشنج در داخل هتل اقدام به برهم زدن سمینار میكند

سودا نامزد نوید (مهره سوخته موساد) پس از فرار از دست نیروهای امنیتی كه به او مشكوك شده بودند با دختری به نام ملیكه آشنا می شود. ملیكه از نیروهای اطلاعاتی بوده و به صورت برنامه ریزی شده در سر راه سودا قرار گرفته است. او پس از بازگشت به ایران متوجه مشكوك شدن نوید به خودش شده و برای جلوگیری از فاش شدن ماموریتش اقدام به قتل نوید میكند. از طرفی افشین كه به عنوان نیروی جایگزین وارد ایران شده در هتل اسپیناس تهران با هویت جعلی توسط نیلوفر كه در حال انجام ماموریت بوده پذیرش میشود. در همان زمان هتل بدلیل برگزاری سمینار هسته ای با حضور دانشمندانی از سراسر دنیا مورد تدابیر شدید امنیتی قرار گرفته است و......

سودا خاطرات تلخ گذشته خود را برای نلی بیان داشته و به او می گوید كه دختری كرد ایزدی بوده كه در جریان حمله داعش به عراق به سوریه رفته ولی در آنجا توسط داعش اسیر شده و بارها به عنوان برده فروخته شده ولی او با وجود تنفر شدید به دنبال كسب قدرت و پول، درخواست داعش را برای نزدیك شدن به نوید
(نیروی موساد) جهت بدست آوردن اطلاعات از موساد قبول میكند. پس از آشنایی با نوید و نامزدیش و در زمان برگشت به ایران او احساس میكند كه نوید به رازش پی برده و اقدام به قتل نوید میكند...

نیروهای اطلاعاتی پس از بررسی شواهد و صحنه انفجار در پی یافتن لپتاپ مفقود شده نوید متوجه مسموم شدن نوید و مادرش قبل از انفجار شده و به سودا نامزد نوید مشكوك میشوند. سودا در جریان تعقیب و گریز ماموران امنیتی با كمك دختری به نام نلی موفق به فرار میشود. از طرفی حمزه نیروی اطلاعاتی ایران كه متوجه ناراحتی صادق پدر نوید به خاطر همكاری پسرش با گروههای تروریستی میشود به او میگوید كه نوید در واقع مهره اطلاعاتی ایران در موساد بوده و بصورت مخفیانه با هویت جعلی در زمان تحصیلش در آلمان به عضویت گروه موساد در آمده است. اودر راه كشورش جان خود را از دست داده و شهید محسوب میشود

نیروهای اطلاعاتی پس از بررسی شواهد و صحنه انفجار در پی یافتن لپتاپ مفقود شده نوید متوجه مسموم شدن نوید و مادرش قبل از انفجار شده و به سودا نامزد نوید مشكوك میشوند. سودا در جریان تعقیب و گریز ماموران امنیتی با كمك دختری به نام نلی موفق به فرار میشود. از طرفی حمزه نیروی اطلاعاتی ایران كه متوجه ناراحتی صادق پدر نوید به خاطر همكاری پسرش با گروههای تروریستی میشود به او میگوید كه نوید در واقع مهره اطلاعاتی ایران در موساد بوده و بصورت مخفیانه با هویت جعلی در زمان تحصیلش در آلمان به عضویت گروه موساد در آمده است. اودر راه كشورش جان خود را از دست داده و شهید محسوب میشود

صادق پدر نوید در جریان صحبت با حمزه (عضو نیروی اطلاعات ایران) متوجه مسموم شدن همسر و پسرش قبل از انفجار گشته و نشان میدهد كه عاملین قتل آن ها كسانی غیر از موساد بوده اند. آنها به سودا دختر سوری آلمانی كه با نوید به ایران آمده بود مشكوك شده و او را تحت نظر قرار می دهند...

نوید نیروی سوخته موساد توسط خودشان ترور میشود و افشین كه شاهد كشته شدن والدینش در یك حمله تروریستی بوده است بشدت از تروریسم متنفر میشود او با این تفكر كه دولت ایران عامل حمایت تروریسم در منطقه است با قبول همكاری با موساد پس از مرگ نوید وارد ایران میشود. صادق پدر نوید در جریان صحبت با حمزه ( عضو نیروی اطلاعات ایران ) متوجه مسموم شدن همسر و پسرش قبل از انفجار گشته و نشان میدهد كه عاملین قتل آنها كسانی غیر از موساد بوده اند آنها به سودا دختر سوری آلمانی كه با نوید به ایران آمده بود مشكوك شده و او را تحت نظر قرار می دهند...

نوید كه نیروی سوخته شده موساد در ایران است توسط عوامل موساد در یك انفجار به همراه مادرش به قتل میرسد. افشین كه دانش آموخته رشته نانو الكترونیك در پاریس است از طرف موساد انتخاب میشود تا بجای نوید كه حذف گردیده برای انجام عملیات به ایران بیاید. افشین كه در كودكی پدر و مادر خود را در یك حمله تروریستی در عراق توسط داعش از دست داده و خود به اسارت آنها درآمده و چند سال به اجبار مورد آموزش آنها قرار گرفته سرانجام موفق به فرار گردیده و به سختی خودش را به اروپا و سپس به فرانسه می رساند و در پاریس مشغول به تحصیل میشود. او كه به شدت از تروریست متنفر است تصمیم میگیرد كه به روش خودشان با آنها مقابله كند و....

صادق مطلع میشود كه پسرش نوید و همسرش همدم در جریان نشت گاز و انفجار ناشی از آن جان خود را از دست داده اند از سوی دیگر در اتاق فكر موساد هامان كه مسئول گروه عملیات انفجار منزل نوید است اعضای خود را مورد توبیخ قرار داده كه نقشه حذف حمید به خوبی اجرا نشده است. نوید نیروی نفوذی موساد در ایران بوده كه از نظر آنها تاریخ مصرف او تمام شده و باید حذف گردد حمزه مسئول پرونده انفجار منزل نوید دوست خود حامد را كه عضو نیروی اطلاعات ایران است مطلع میسازد كه بدلیل مواردی در پرونده نوید بازپرس جنایی پرونده را بدست گرفته تا علت اصلی وقوع انفجار مشخص گردد.