تنهایی

درست روزی كه خانم كاشانی به دیدار خانواده عطیه اومده، سامیار بعد شوك دیدار با خانم كاشانی متوجه می شه كه یسنا هدایای نامزدی رو پس فرستاده و دچار حمله عصبی شدیدی می شه. با وخیم شدن حال سامیار خانواده مجبور میشن سامیار رو برای معالجه بستری كنن....

درست زمانی كه سامیار باز داشته مادر یسنا زنگ می زنه و خانواده سامیار رو دعوت میكنه و به خاطر همین موضوع پدر و مادر عطیه از او می خوان به هر نحوی شده از خانواده خواستگارش رضایت بگیره تا سامیار به زندان نیفته. عطیه مجبور به این كار می شه. در شب مهمونی كه در واقع مهمونی آشتی كنون یسنا و سامیاره همگی در منزل عباس آقا جمع شدن و سامیار بدون اونكه یسنا رو با خودش برده باشه سرویس طلای عروسی رو خریده و با خودش آورده. این رفتار سامیار بیشتر از پیش یسنا و خانواده اش رو نگران میكنه....

در شبی كه یسنا نامزد سامیار برای اولین بار میهمان خانواده نامزدشه شاهد دعوای تند سامیار با عطیه است، خانواده یسنا نگران پرخاشگری سامیار شدن در حالیكه هنوز نمی دونن سینا برادر كوچكتر سامیار از دست دعواها و پرخاشگری های سامیار از خونه رفته و با مادر بزرگش زندگی میكنه و عطیه هم كه مدام در معرض پرخاشگری سامیاره از مادر میخواد سامیار رو برای مشاوره به یك روانپزشك معرفی كنن و اینها در حالی است كه خانم كاشانی عطیه رو برای برادر شوهرش خواستگاری كرده....

عطیه دختر جوونیه كه با ساخت بدلیجات و فروش اینترنتی اون ها كسب درآمد می كنه. خانم كاشانی كه كارمند پست هستش او رو برای برادر همسرش كه همكارش هم هست خواستگاری میكنه. سامیار برادر عطیه هم در آستانه نامزدیه. در شبی كه یسنا نامزد سامیار برای اولین بار میهمان خانواده نامزدشه شاهد دعوای تند سامیار با عطیه است كه او و خانواده اش رو نگران می كنه....

پسر جوانی كه زود عصبانی می شود و در آستانه ازدواج است. تند خویی و بد گمانی هایش باعث می شود نامزدش قرار ازدواج را برهم بزند. در عین حال با خواستگار خواهرش برخورد فیزیكی انجام می دهد و كارش به كلانتری كشیده می شود و...