پخش زنده و آرشیو رادیو
دوشنبه 4 اسفند 1399
8:40

نمایش خانه بخت كجاست؟- قسمت 3

سلام. من نیما هستم. امیدوارم خوب باشید، حال من كه چنگی به دل نمی زنه! داشتم داستان این روزهای زندگیمون رو براتون تعریف می كردم كه بین بیداری و رویا، یا به تعبیر بهتر بین بیداری و كابوس گیر كرده. از جریان ازدواج خواهرم ندا با امیر گفتم كه تقریبا پنج ساله بنا به دلایل مختلف عقب افتاده. اما این بار بابام، خسرو خان، زحمت كشیدن و به سبب اینكه دیگه تحمل این اوضاع رو نداشتن، آب پاكی رو مشایعت فرمودن، تا روی دستان امیر و خانواده اش ریخته بشه و قبل از اینكه عید هزار و چهارصد برسه، برای ندا جون، گل سر سبد خانواده ما، مراسم عروسی مجلل و درخوری گرفته بشه. به قول قدیمی ها، تو گویی اصلا كرونایی وجود نداره! خلاصه امیر و ندا هم كم نگذاشتن و افتادن دنبال كارهای سالن. حالا اینكه چرا امیر، به جای یه سالن مجلل، سراغ یه دامداری رفته، یه سواله...مثل هزاران هزار سوال دیگه.....
تهیه كننده: طیبه محمدعلی كارگردان: ایوب آقا خانی هنرمندان: بهناز بستان دوست، مهرخ افضلی نویسنده: زینب آرمند

10:0

نمایش چشم روشن ماه- قسمت 3

بیژن پسرِجوان گیو و نوه رستم تهمتن دواطلب شد تا به یاری مردمان ارمن در مرز ایران و توران برود و آنجا را از یورش گرازان پاك گرداند كیخسرو برای آنكه راه نمایی همراه بیژن باشد، گرگین را با او فرستاد. بیژن به ارمن رسید و یك تنه گرازان را نابود كرد. گرگین كه مردی تن پرور و بد طینت بود این پیروزی بیژن جوان را تاب نیاورد و او را اغوا كرد كه پس از این پیروزی بزرگ به جشنگاه دخترزیبای افراسیاب تورانی برود. بیژن به جشنگاه منیژه رسید .منیژه با دیدن او دلباخته اش شد و سه شبانه روز در جشنگاه به پایكوبی و شادی پرداختند. روز سوم بیژن خواست تا به ایران بازگردد اما منیژه تاب دوری او را نداشت و چون دید بیژن میهنش را بر مهر او ارجح دانسته، دارویی در خوراك بیژن ریخت كه او را بیهوش گرداند و پنهانی بیژن را در صندوقی گذاشته و به توران زمین برد هنگامیكه بیژن به هوش آمد دانست به كاخ منیژه آمده و اكنون در سرزمین توران است بسیار ناراحت شد اما نمیخواست منیژه را كه دلدارش بود بیازارد. یكی از نگهبانان كاخ كه چشم و گوش افراسیاب بود به او خبر رساند كه مردی از سرزمین ایران زمین اكنون در بارگاه منیژه است. افراسیاب خشمگین شد و برادرش گرسیوز را با گروهی از سربازانش به كاح منیژه فرستاد
تهیه كننده: طیبه محمد علی كارگردان: ایوب آقا خانی هنرمندان: رویا فلاحی، نوشین حسن زاده، علی میلانی، امیر فرحان نیا نویسنده: هلن بهرامی

17:30

نمایش اسارت- قسمت 3

رسول و مجید دو رزمندة مدافع حرم برای دفاع از مردم سوریه و حفاظت، از حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) به اون كشور اعزام شدند. به خاطر درگیری كه با گروه تروریستی داعش اتفاق می افته، این دو مدافع حرم اسیر می شند. ابو راشد، سردستۀ داعشی ها قصد داره این دو رزمنده رو به شهادت برسونه و از صحنه شهادت شون فیلم تهیه كنه. اما از شهر رقه دستور می رسه باید این دو اسیر رو سنگ باران كنند. این دو مدافع حرم كه زخمی شدند و حال چندان مساعدی ندارند، همچنان درمقابل اذیت و آزار نیروهای داعش مقاومت می كنند. خانواده هاشون سخت نگران هستند و زمانی كه متوجه می شوند فرزندان شون اسیر شدند، نگرانی شون بیشتر هم می شه. مجید و رسول در راه رقه هستند اما هواپیماهای سوری به كاروان داعش حمله می كنند. فرصت خوبی پیش می آید تا شاید اونها از دست نیروهای داعش فرار كنند.....
تهیه كننده: ریحانه یزدان دوست كارگردان: امیرزنده دلان هنرمندان: مهدی نمینی مقدم، محمد رضا علی، احمد گنجی نویسنده: اكبرخورد چشم

20:40

نمایش خانه بخت كجاست؟- قسمت 3(تكرار)

سلام. من نیما هستم. امیدوارم خوب باشید، حال من كه چنگی به دل نمی زنه! داشتم داستان این روزهای زندگیمون رو براتون تعریف می كردم كه بین بیداری و رویا، یا به تعبیر بهتر بین بیداری و كابوس گیر كرده. از جریان ازدواج خواهرم ندا با امیر گفتم كه تقریبا پنج ساله بنا به دلایل مختلف عقب افتاده. اما این بار بابام، خسرو خان، زحمت كشیدن و به سبب اینكه دیگه تحمل این اوضاع رو نداشتن، آب پاكی رو مشایعت فرمودن، تا روی دستان امیر و خانواده اش ریخته بشه و قبل از اینكه عید هزار و چهارصد برسه، برای ندا جون، گل سر سبد خانواده ما، مراسم عروسی مجلل و درخوری گرفته بشه. به قول قدیمی ها، تو گویی اصلا كرونایی وجود نداره! خلاصه امیر و ندا هم كم نگذاشتن و افتادن دنبال كارهای سالن. حالا اینكه چرا امیر، به جای یه سالن مجلل، سراغ یه دامداری رفته، یه سواله...مثل هزاران هزار سوال دیگه.....
تهیه كننده: طیبه محمدعلی كارگردان: ایوب آقا خانی هنرمندان: بهناز بستان دوست، مهرخ افضلی نویسنده: زینب آرمند

22:0

نمایش هزار برگ- قسمت 3

مهرنوش كه باردار است به توصیه‌ پزشك، همراه همسرش علیرضا به روستایی دورافتاده می‌روند. محل سكونت آنها خانه‌ای موسم به خانه‌ اربابی‌ است. اهالی روستا این خانه را شوم می‌دانند. از سویی مدتی‌ است كه علیرضا زنی بومی به نام آسیه را در حاشیه‌ جنگل می‌بیند. زرین یكی از زنان روستا به مهرنوش می‌گوید كه این زن فرزند آل است. فرزند مهرنوش زودتر از موعد به دنیا می‌آید. از طرفی مادر مهرنوش، شهناز، نگران رفت و آمدهای مشكوك علیرضاست. او این نگرانی را با دخترش در میان می‌گذارد. مهرنوش هم برای كشف حقیقت بی‌خبر خانه را ترك می‌كند. او در حاشیه‌ی جنگل آسیه را می‌بیند. زن بومی تلاش می‌كند او را به خانه‌ خودش ببرد اما مهرنوش موفق به فرار می‌شود. مهرنوش در جاده با زرین و شهناز روبرو می‌شود. زرین برای مهرنوش آشكار می‌كند كه سال‌ها پیش زنی به نام رعنا در خانه‌ اربابی زندگی می‌كرده كه آل نوزاد او را با نوزاد خودش یعنی آسیه جا به جا كرده و....
تهیه كننده: طیبه محمد علی كارگردان: مینو جبار زاده هنرمندان: حوا الهویی، مینا شجاع نویسنده: هانیه نجفی

23:15

نمایش چشم روشن ماه- قسمت 3(تكرار)

بیژن پسرِجوان گیو و نوه رستم تهمتن دواطلب شد تا به یاری مردمان ارمن در مرز ایران و توران برود و آنجا را از یورش گرازان پاك گرداند كیخسرو برای آنكه راه نمایی همراه بیژن باشد، گرگین را با او فرستاد. بیژن به ارمن رسید و یك تنه گرازان را نابود كرد. گرگین كه مردی تن پرور و بد طینت بود این پیروزی بیژن جوان را تاب نیاورد و او را اغوا كرد كه پس از این پیروزی بزرگ به جشنگاه دخترزیبای افراسیاب تورانی برود. بیژن به جشنگاه منیژه رسید .منیژه با دیدن او دلباخته اش شد و سه شبانه روز در جشنگاه به پایكوبی و شادی پرداختند. روز سوم بیژن خواست تا به ایران بازگردد اما منیژه تاب دوری او را نداشت و چون دید بیژن میهنش را بر مهر او ارجح دانسته، دارویی در خوراك بیژن ریخت كه او را بیهوش گرداند و پنهانی بیژن را در صندوقی گذاشته و به توران زمین برد هنگامیكه بیژن به هوش آمد دانست به كاخ منیژه آمده و اكنون در سرزمین توران است بسیار ناراحت شد اما نمیخواست منیژه را كه دلدارش بود بیازارد. یكی از نگهبانان كاخ كه چشم و گوش افراسیاب بود به او خبر رساند كه مردی از سرزمین ایران زمین اكنون در بارگاه منیژه است. افراسیاب خشمگین شد و برادرش گرسیوز را با گروهی از سربازانش به كاح منیژه فرستاد
تهیه كننده: طیبه محمد علی كارگردان: ایوب آقا خانی هنرمندان: رویا فلاحی، نوشین حسن زاده، علی میلانی، امیر فرحان نیا نویسنده: هلن بهرامی