مولانا جلال الدین رومی بزرگترین واعظ شهر قونیه است و همه بیش از حد به او احترام می گذارند. مولانا پسر كوچكش علاءالدین را نصیحت می كند كه به جای بازی و تفریح، هر چه زودتر چون اجدادش كتاب به دست گیرد و خرقه واعظی بر دوش بیندازد. در این بین غریبه ای بنام شمس تبریزی وارد شهر می شود و علم مولانا را به سُخره می گیرد. مردم شهر و خانواده مولانا از این گستاخی آزرده شده و می خواهند شمس را از قونیه بیرون كنند. اما مولانا او را به مباحثه دعوت می كند و در خانه صلاح الدین زركوب به بحث می نشینند. او به اَحدی جز شاگردش حسام الدین چلپی اجازه ورود و حضور در خانه زركوب را نمی دهد و...
خامش
از 8 مهر از ساعت 2:30 بامداد به مدت 30 دقیقه
مولانا جلال الدین رومی بزرگترین واعظ شهر قونیه است و همه بیش از حد به او احترام می گذارند. مولانا پسر كوچكش علاءالدین را نصیحت می كند كه به جای بازی و تفریح، هر چه زودتر چون اجدادش كتاب به دست گیرد و خرقه واعظی بر دوش بیندازد....
كارگردان: رامین پورایمان نویسنده: زهرا كولیوند تهیه_كننده: ملیحه مرادی جعفری افكتور: نرگس موسی پور صدابردار: محمد رضا محتشمی گرافیك: احسان پیرولیان هنرمندان: راضیه مومیوند، مینو جبارزاده، فروغ انصاری، محمد رضاعلی، مجید حمزه، محسن بهرامی، شمسی صادقی، فریبا متخصص، بیوك میرزایی، احمد لشینی، حمید یزدانی، مهرداد مهماندوست، بهادر ابراهیمی، علی زرینی، امیر زنده دلان، شهریار حمزیان
-
12
مهر 1402
-
11
مهر 1402
مولانا جلال الدین رومی بزرگترین واعظ شهر قونیه است و همه بیش از حد به او احترام می گذارند. مولانا پسر كوچكش علاءالدین را نصیحت می كند كه به جای بازی و تفریح، هر چه زودتر چون اجدادش كتاب به دست گیرد و خرقه واعظی بر دوش بیندازد. در این بین غریبه ای بنام شمس تبریزی وارد شهر می شود و علم مولانا را به سُخره می گیرد. مردم شهر و خانواده مولانا از این گستاخی آزرده شده و می خواهند شمس را از قونیه بیرون كنند. اما مولانا او را به مباحثه دعوت می كند و در خانه صلاح الدین زركوب به بحث می نشینند. او به اَحدی جز شاگردش حسام الدین چلپی اجازه ورود و حضور در خانه زركوب را نمی دهد و...
-
10
مهر 1402
مولانا جلال الدین رومی بزرگترین واعظ شهر قونیه است و همه بیش از حد به او احترام می گذارند. مولانا پسر كوچكش علاءالدین را نصیحت می كند كه به جای بازی و تفریح، هر چه زودتر چون اجدادش كتاب به دست گیرد و خرقه واعظی بر دوش بیندازد. در این بین غریبه ای بنام شمس تبریزی وارد شهر می شود و علم مولانا را به سُخره می گیرد. مردم شهر و خانواده مولانا از این گستاخی آزرده شده و می خواهند شمس را از قونیه بیرون كنند. اما مولانا او را به مباحثه دعوت می كند و در خانه صلاح الدین زركوب به بحث می نشینند. او به اَحدی جز شاگردش حسام الدین چلپی اجازه ورود و حضور در خانه زركوب را نمی دهد و...
-
09
مهر 1402
مولانا جلال الدین رومی بزرگترین واعظ شهر قونیه است و همه بیش از حد به او احترام می گذارند. مولانا پسر كوچكش علاءالدین را نصیحت می كند كه به جای بازی و تفریح، هر چه زودتر چون اجدادش كتاب به دست گیرد و خرقه واعظی بر دوش بیندازد. در این بین غریبه ای بنام شمس تبریزی وارد شهر می شود و علم مولانا را به سُخره می گیرد. مردم شهر و خانواده مولانا از این گستاخی آزرده شده و می خواهند شمس را از قونیه بیرون كنند. اما مولانا او را به مباحثه دعوت می كند و در خانه صلاح الدین زركوب به بحث می نشینند. او به اَحدی جز شاگردش حسام الدین چلپی اجازه ورود و حضور در خانه زركوب را نمی دهد و...
-
08
مهر 1402
مولانا جلال الدین رومی بزرگترین واعظ شهر قونیه است و همه بیش از حد به او احترام می گذارند. مولانا پسر كوچكش علاءالدین را نصیحت می كند كه به جای بازی و تفریح، هر چه زودتر چون اجدادش كتاب به دست گیرد و خرقه واعظی بر دوش بیندازد. در این بین غریبه ای بنام شمس تبریزی وارد شهر می شود و علم مولانا را به سُخره می گیرد. مردم شهر و خانواده مولانا از این گستاخی آزرده شده و می خواهند شمس را از قونیه بیرون كنند. اما مولانا او را به مباحثه دعوت می كند و در خانه صلاح الدین زركوب به بحث می نشینند. او به اَحدی جز شاگردش حسام الدین چلپی اجازه ورود و حضور در خانه زركوب را نمی دهد و...